گمک



تمدن بشری 7000 سال پیش بین دو رودخانه دجله و فرات پدیدار گشت. در میان دره ای وسیع و حاصلخیز در این منطقه بود که آبادیهای سومری قرار داشت. بعدها این سرزمین به ((بین النهرین)) معروف گشت. یعنی زمین واقع میان دو رودخانه را که در حال حاضر کشور عراق در آنجا قرار دارد. بعد ها تمدنهای اولیه دیگری در این ناحیه به وجود آمدند.

سومریها ابتدا کومه هایی در گرد هم ساخته و بصورت دهکده هایی در آوردند. حیوانات را اهلی کرده و از شیر و گوشت و پوستشان استفاده می کردند و از پشمشان لباس میبافتند. بعلاوه به کشت گندم، جو و دیگر محصولات پرداختند. هر چند سومریها هنوز هم شکار می کردند ولی برای اولین بار برای ادامه حیات و تغذیه خویش تنها بر شکار متکی نبودند. بنابراین توانستند در یک محل ثابت زندگی کنند و برخلاف مردم دیگری که قبل از آنها بودند، مجبور به چادرنشینی و شیوه زندگی عشیره ای نباشند.

سومریها نخستین الفبا را اختراع کردند و آن هم نوعی زبان تصویری خلاصه شده بود که آنرا بنام خط ((میخی)) می شناسیم. این خط را بکمک قلمهایی از نی بر روی خشتهای نرم می نوشتند و سپس آنرا می پختند تا بصورت آجر درآمده و باقی بماند.

اختراغ چرخ هم که تحول بزرگی را در زندگی بشر پدید آورده به سومریها نسبت داده می شود که مردمی فوق العاده با هوش و مبتکر بوده اند.

 

تصورات دینی سومریان

باستان‌شناسان براین باورند که سومریان دارای دین پگانی بوده‌اند. مردمان آن اعصار مانند ایلامیان، هورییان، کاسی‌ها، اورارتوها و… همه چندخدایی بوده‌اند. ذکر این نکته لازم است که پگانیسم سومریان با نوع پگانیسم اکدیان و آشوریان فرق اساسی داشته‌است.

علاوه بر خدایگان مجزایی که مختص هر شهر سومری بوده‌است سه رب‌النوع مشترک نیز داشته‌اند:

  1. آنو: فرمانروای آسمان‌ها
  2. بئل: خدای زمین
  3. اِآ: خدای دره عمیق

خدایان مذکور الهه روح‌های پاک و نجیب بودند و سومریان برای در امان ماندن از ارواح خبیث، عفریت و دیو قربانی نموده و نذر و نیاز می‌کردند. به بیان دیگر ایشان به مثابهٔ تعلیمات پسین دین زرتشت به دو نیروی خیر و شر اعتقاد داشتند. آن‌ها به روح و غلبهٔ نهایی خیر بر شر اعتقاد داشته و برای در امان ماندن از شر، قربانی می‌کردند. بعضی از خدایان دارای همسر بودند و بسیاری از رب‌النوع‌ها نیز دارای پدری از جنس خدا بودند.

از نظر سومریان، خداوندان نیز چون انسان دارای غضب، شهوت، سنگ‌دلی، عشق، نفرت و سایر صفات بودند و خادمان دینی سومری نیز ارج و قرب فراوانی میان توده‌های مردم داشتند.

شاهان سومر پیشوای دین هم بودند و خود را قائم‌مقام و کاهن اعظم خداوند شهر خویش می‌خواندند. آن‌ها بیشتر دارایی خود را صرف ساختن معابد خدای شهر می‌کردند و تا می‌توانستند عبادتگاه را بزرگ و زیبا می‌ساختند.

سومریان اعتقاد داشتند که خدایان نیز چون شاهان زندگی توأم با رفاه و آسایش دارند و به همین دلیل عبادتگاه‌هایشان را مزین به اشیای قیمتی و جواهرات و وسایل زینتی می‌کردند.

سومریان معتقد به سرزمینی پاک و مقدس به نام دیلمون بودند که مظهر روشنایی و پاکی و سلامتی بود در این سرزمین باغ مقدسی بود که خدایان در آن زندگی می‌کردند. آنچه برای زنده ماندن در این باغ لازم بود آب تازه بود که اوتو خدای خورشید باید از زمین به آن باغ بیاورد.

آنان بزرگِ شهر را «پاتئسی» می‌نامیدند و اعتقاد داشتند که او به نیابت از خدایان به رتق و فتق امور شهر می‌پردازد.                                                                     

                                Image result for ‫سومر‬‎


طی سال های ماقبل تاریخ مردمانی دریایی در اطراف دریای اژه شروع به ست کرده و در قسمت جنوب یعنی مقدونیه گسترده شدند. آبادیهای عمده و اصلی آنها در جزیره ((کِرِت)) بود. اول ساکن کومه و کپر بودند ولی بزودی خانه هایی چهار گوش با سقف های مسطح ساختند، که درهای آن به سوی آفتاب گشوده میشد. اینها ساکنان اولیه ((کِرِت)) بودند که بازمانده ظروف، حجاری ها، مجسمه ها و جواهراتشان نشان می دهد که مردمی هنرمند بوده و بر ملت های معاصر خود در این زمینه برتری داشته اند.

عامل موفقیت آنها این بود که قرن ها در ایمنی و امنیت کامل بسر برده و بخاطر نیروی دریایی قدرتمند خویش، از و تهاجم قبایل دیگر مصون بودند و دورانی برای شکوفایی هنری آنها پدید آمد. پادشاهان آن ها را مینو ها میگفتند، و آن مردم را مینویی ها نامیدند. برتری قدرت دریایی به 2000 سال قبل از میلاد میرسد که راه های تجارتی خود را از کرت بسوی خاورمیانه گسترش دادند.

 هومر دربارهٔ سرزمین کرت این چنین نوشت: 

جمعیت زیادی در آن ساکن است. بیش از آن که بتوان شمرد و حدود نود شهر در آن قرار دارد. همه آن‌ها به یک زبان صحبت نمی‌کنند و زبان‌های مختلفی دارند.    آشی‌ ها، بومیان کرتی، سیدونی‌ ها و دورین‌ ها در سه گروه و پلاژین‌ ها.

 

هومر و یونانیان، کرت را با افسانهٔ پادشاه مینوس مرتبط می‌دانند و به همین دلیل فرهنگ عصر مفرغ در این منطقه به فرهنگ مینوسی معروف است. اوج شکوفایی تمدن مینوسی به حدود دوهزار سال پیش از میلاد، زمانی که کاخ‌های عظیم کنوسوس، فیازتوس و مالیا بنا شدند بر می‌گردد. در این دوران اولین نوشته اژه‌ای منسوب به linear A به وجود آمد. در سال ۱۶۲۶ پیش از میلاد زله‌ ای بزرگ ناشی از فوران آتشفشان ثرا، شهرهای تمدن مینوسی را ویران کرد. بعد از ویرانی، اقوام مینوسی به بازسازی کاخها پرداختند. در سال ۱۴۵۰ پیش از میلاد با زله‌ ای دیگر، قدرت این تمدن رو به زوال رفت و پس از حمله میسنی‌ها، بدون مقاومت اجازه ورودشان به منطقه کرت را دادند. صدها سال بعد افلاطون در نوشته‌های خود از وجود پادشاهی قدرتمند به نام آتلانتیس نام برده‌است. بر اساس نوشته‌های افلاطون، آتلانتیس جزیره‌ای بوده‌است که در زیر آب فرورفته. برخی معتقدند که ساکنان آتلانتیس همان قوم مینوسی هستند. این تمدن در اوایل قرن بیستم توسط باستان‌شناس انگلیسی، آرتور ایوانز کشف شد. قوم مینوسی به نوبه خود از اولین تمدن‌های اروپا شناخته می‌شود.

 

یکی از مهم‌ ترین هنرهای این تمدن سفال‌گری است و حتی ابداع چرخ کوزه‌ گری را مربوط به این تمدن می‌دانند. اکثر این کوزه‌ها دهانه‌ ای منقاری شکل دارند و بیشتر نقوش آن برگرفته از جانوران دریایی مثل ماهی، دلفین و هشت‌ پا است. تزئینات و نقاشی‌های تالارِ کاخ‌ها نیز به نوبه خود نقش مهمی در هنر مینوسی ایفا می‌کند. شیوه و اسلوب نقاشی‌ ها شبیه به شیوه تمدن مصر است ولی از نظر موضوع و فرم کاملاً متفاوت است.

 

                                            Image result for Minoan wallpaper

 

منبع: کتاب رویداد های مهم تاریخ


هر چند ابزار و سلاحهای مفرقی مربوط به 3500 سال قبل از میلاد در آرامگاههای مصریان قدیم بدست آمده و لی ف مزبور نزدیک به 1000 سال قبل از آن در دست قبایل بدوی بوده است. کشف مفرغ قدم بسیار بزرگی در راه پیشرفت تمدن بشری بود. مفرغ آلیاژی مرکب از 9 قسمت مس و یک قسمت قلع است. در بسیاری موارد سنگ مس و قلع در یک معدن وجود دارد و حدس زده می شود که کشف برنز (مفرغ) صرفا براثر یک تصادف بوده نه مهارت و زحمت فراوان. بدین معنی که نگامی سنگ مس را آب می کردند بر اثر تصادف با سنگ قلع همراه ذوب شده و آلیاژی بدرجات محکمتر را پدید آورده است

 

عصر برنز پس از عصر مس رخ داده‌است. این تقسیم‌بندی به این جهت است که مصنوعات فی این دوره از زندگی بشر، بیشتر ترکیبی از مس و قلع است به‌طوری‌که کاوش‌های دیرین‌شناسی نشان داده، ساکنان ایران از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز آلیاژ برنز را می‌شناخته‌اند و از آن برای ساختن مصنوعات فی خود استفاده می‌کرده‌اند. مصنوعات مفرغی که در سایر نقاط دنیا ضمن حفاری‌های گوناگون یافت شده، قدیمی‌تر از این تاریخ نیست. بنابراین می‌توانیم شروع عصر برنز را از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح بدانیم.


منطقه افغانستان معادن بسیار وسیع قلع دارد. احتمالا در دوره پیش از تاریخ قلع فلات ایران از افغانستان تامین میشده و نه از آناتولی زیرا ارتباط فرهنگی با این منطقه گسترده تر از آناتولی بوده است. در کویر لوت و کویر مرکزی ایران نیز قلع وجود دارد ولی مدرکی از اینکه در اذربایجان در دوره باستان قلع استخراج میشده هنوز وجود ندارد. معادن قلع ده حسین زاگرس نیز در تولید برنز استفاده میشده است. در دوره آهن، دیلمان و گیلان مراکزی بودند که هنوز برنز تولید میکردند. در تپه مارلیک که آنرا بین هزاره دوم تا اول پیش از میلاد تخمین زده اند آثار بسیار دیدنی برنزی دیده میشود. در حسنلو نیز آثار بسیار ظریف برنزی کشف شده که در دوره آهن ساخته شده اند. اما معروفترین آثار برنزی ایران مربوط به منطقه لرستان است. این آثار هنری زیبا در دوره آهن تولید شده اند.از سال 1920 میلادی آثار بسیار زیاد مفرغی از لرستان به دست آمده و در این منطقه حفاریهای علمی محدودی انجام شده است و اکثرا حفاریها به قصد فروش آثار عتیقه بوده است. در سرخدم لکی ،بلگیان، پشت کوه و سنگتراشان حفاریهای با ارزشی توسط باستان شناسان انجام شده است. آثار برنزی لرستان بسیار متنوع و در طرحها و کاربردهای وسیعی تولید شده اند.
تولیدات فی دوره ایلامی نیز بسیار با ارزشند. یکی از معروفترین آثار این دوره مجسمه ملکه ناپیر آسو است که در قرن چهاردهم پیش از میلاد در شوش ساخته شده است. 

 

                                             Related image

 

منبع: کتاب رویداد های مهم تاریخ، iranatlas


در حالیکه تمدنهای اولیه بشری در دو دره نیل و بین النهرین پدید میامد، بقیه نقاط عالم را قبایلی بدوی تشکیل میدادند. در حدود سال 5000 قبل از میلاد مردم استرالیا پولینزی، گینه جدید که از نژاد آمیخته استرالو - ملانزی بودند، بسوی غرب و بطرف مای مهاجرت کردند که هنوز بقایایی از آنها را در این سرزمین می توان یافت.

شبه جزیره مالایی مدت زیادی است که از یک جایگاه مهم (مرکزی) در مسیرهای تجاری بین چین و خاورمیانه برخوردار بوده‌است که نشان دهنده نقشه اولیه آن عنوان آن به صورت شبه جزیره طلائی، تنگه‌های مالاکا به عنوان «خلیج ساباری» ترجمه شده‌است.

اولین پادشاهی مای که بر بنادر شهرهای ساحلی حکومت می‌کرد در قرن ۱۰ میلادی تشکیل شد. این پادشاهی شامل لنگ کاسوکا، لمبابوجانگ، کداه، برآس، گانگانگارا در پراک و پان پان در کلانتن می‌باشند. تصور بر این است که آن‌ها در گذشته کشورهای هندی یا بودائی بوده‌اند.

 

                                               Image result for malaya ancient

 

منبع: کتاب رویداد های مهم تاریخ


هرودوت، مورخ معروف یونانی نوشته است که مصر هدیه نیل است. زیرا بدون این رودخانه کشور مصر بوجود نمی آمد. در آن موقع هم مثل امروز جلگه های اطراف این رود بر اثر طغیان سالانه زیر آب می رفت و پس از فرو نشستن آن، خاکی سیاه و بارآور را برجای مینهاد که برای محصولات ایده آل بود. مردمی که برای نخستین بار در دره نیل ساکن شدند، می دانستند که چگونه کلبه های گلین ساخته، محصولات مختلف رویانده و حیوانات را اهلی کنند. آبادی های آنها در حاشیه رود نیل تا 1200 کیلومتر را در بر می گرفت معهذا هرگز از 50 کیلومتری آب دورتر نمی رفت. بقیه آن سرزمین هم مثل امروز بیابانی خشک و پر شن و سنگلاخ بود.

از همان روزهای نخست سرزمین مصر بدو منطقه علیا - سفلی تقسیم می شد. به عبارت دیگر مصر بالا شامل منطقه میان دلتا و آبشارها و مصر پایین شامل منطقه دلتای نیل بود.

در سال 3200 قبل از میلاد هر دو منطقه با هم متحد شدند و زیر فرمانروایی فراعنه تمدنی طلایی را پدید آوردند که هزاران سال بطول انجامید و فقط با مرگ کلئوپاترا در سال 30 قبل از میلاد سلسله فراعنه منقرض و مصر بصورت یکی از ایالات امپراطوری روم در آمد.

مصریان مردمی هنرمند بودند. کوزه ها و دیگر ظروف سفالین را با طرحهای زیبا و دلپذیر می ساختند. حجاری های زیبایی از سنگ ساخته و از همه بالاتر به فن ساختمان آگاه بودند. از بقایای اهرام، آرامگاه ها و کاخ ها وصحنه هایی از زندگی روزانه که بر آنها نقاشی و حجاری کردند، می توانیم تصویر روشنی از زندگی، عبادات و سنتهای آن ملت در 5000 سال پیش داشته باشیم.

از بالا آمدن سالانه آب رود نیل نخستین ((تقویم)) 365 روز پدیدار گشت که شامل 12 ماه و سی روزه بعلاوه 5 روز تعطیلی سالانه بود.

کشاورزی در مصر باستان به رود نیل وابسته بود. سال به سه فصل تقسیم می‌شد. سیلابهای بزرگی بین ماه‌های ژوئن و سپتامبر به راه می‌افتادند. کشاورزان از ماه اکتبر تا فوریه زمین را شخم زده و محصولات خود را در گل و خاک حاصلخیزی که از سیلابها بدست آمده بود، می‌کاشتند. آنها جوی و کانالهایی ساخته تا بتوانند آب رودخانه را به سوی محصولات خود روانه کنند. فصل برداشت از ماه مارس تا مه بود.

گیاهان و حیوانات

رود نیل از میان بسیاری از نواحی اقلیمی جریان دارد. مراتع، سواحل رودخانه جنوب خارطوم را دربرمی‌گیرند. این رود به سمت شمال مسیر مارپیچی را بر روی نواری سبز از زمین حاصلخیز از طریق شمال آفریقا طی می‌کند. علاوه بر محصولاتی مانند گندم و ذرت، پاپیروس یکی از گیاهان سنتی موجود در سواحل رود نیل است. این گیاه ساقه‌ای است که مصریان باستان بر روی آن می‌نوشتند.
گونه‌های بسیاری از ماهی را می‌توان در آبهای این رود یافت. کروکودیل، مار و اسب آبی در زیستگاه اطراف رود نیل زندگی می‌کنند.

                                  Related image

 

 

منبع: کتاب رویدادهای مهم تاریخ، راسخون


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تک شاخِ پیر استراتژی مهم زبانِ استاد وبلاگ مجموعه فرهنگی فدائیان زینب (سلام الله علیها) عکس جدید سایت موسیقی ارزشی آموزش تخصصی زبان انگلیسی فرش سجاده اي ماشيني مشاوره آنلاین Power Systems Protection